هوای کودکی

بسم الله الرحمن الرحیم


گدایم و نظرم سوی شاه ذوالکرم است

دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است

شکسته ام پر پرواز این ترانه تویی

دلیل جوشش این حس عاشقانه تویی

...

همیشه دور شدن ازتو کار دستم داد

حریم امن الهی در این زمانه تویی

...

هرآنچه خیرو خوشی،آبرو ،رسیده به من

دلیل آنکه به سویم شده روانه تویی

...

اسیر ظلمتم و این حرم پراز نور است

به لطف حضرت یزدان بساطمان جور است

در آستان شما میشود خدا را دید

حریم زاده  ی موسی چو وادی طور است

...

قسم به غربتتان قدرتان ندانستیم

حرم به فاصله نزدیک و راه مان دور است

و بارها گره از کارمان تو واکردی

چه فایده که زعصیان دو چشممان کور است

...


زبس که جاذبه دارد حریم قدس شما

زکودکی سوی این آستان کشیده شدم

به وقت دل خوشیم گرم کار خود بودم

به وقت مشکل و غم بین صحن دیده شدم

تمام زندگی (مسلمت) همین قلم است

دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است

هاشم طوسی(مسلم)


فاستعذ بالله انه هو سمیع علیم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

گاهی آرزوهات کوچیکن ؛ اما بازم دست نیافتنی..

بچه که بودم ورد زبونم لبیک لحظه ی احرام بود

انگار هیچی جز این عبارات دلمو آروم نمی کرد

یه شب که داشتم با خودم زمزمه می کردم نمی دونم مامان بود یا بابا گفتن " انشاءالله می ری"

دبیرستان و دانشگاه هر چی اسم نوشتم اسمم در نیومد، چند سال بعد برای دانشجوهای دختر منع شد، همون سالها بود که بابا تصمیم گرفت برای خودشو خودمو مامان حج تمتع ثبت نام کنن، مجلس داشتیم و من باید می رفتم از تو خونه شناسنامه ها رو می آوردم ، نمی دونم چرا دلم راه نداد شناسنامه خودمم ببرم...

همیشه با خودم لحظه ی ورودم به مسجد الحرام رو مرور می کردم، اینکه سرم پایین باشه تا برسم به پایین پله ها و برم سجده و بعد یهو چشمم بیفته به اون خونه ی باشکوه سیاه وسط اون صحن وسیع سفید

تنها سیاهی ای که از هر سپیدی پاکتره...

حالا دو تا برگه حج عمره به نام خودم دارم که یکیش برا مجیده

الانم می تونم برم و باز صبر کردم تا یه سال دیگه که دو نفری بشه بریم نمی دونم تا سال دیگه چی پیش بیاد

نمی دونم کی بطلبه

اصلا می طلبه؟!

اما می دونم یکی یکی دارم خیلی چیزها رو از دست می دم

یه حال و حوصله ی جوونی رو، یه دل نسبتا پاک تر از آینده، یه چشم کمتر گناه کرده نسبت به بازم آینده، یه زبون نسبتا بی گناه تر بازم نسبت به همون آینده، ...، یه ریتم قشنگ و پر نفوذ از چیدمان صحن مسجد الحرام نسبت به گذشته

بابا می گن منو کنار خونه کعبه از خدا خواستن

شاید دلیل نرفتنمم آرزویی باشه که... بماند

چند سال پیش یونسکو برای احداث بنای جهان نمای اصفهان که خط آسمان میدان نقش جهان رو بهم می ریخت مانع شد چون نقش جهان یه میراث ملی بود چیزی که چند صد سال پیش به دست شیخ بهایی و ... بنا شد اما هیچ کس مانع ساخت برج ساعت مکه که سایه اش اشراف داره رو به کعبه و از طرفی عظمت بنا به قداست کعبه بی حرمتی می کنه نشد، هیچ کس بهونه ی سهولت در طواف رو منکر نشد تا اون حلقه ی آهنین بنای سنگی چند هزار ساله ی میراث مسلمون ها رو که به دست انبیا بازسازی شد، نپوشونه... هر چند نحوه ی ساختش امید موقتی بودن می ده ... انشاءالله... (کلیک کنید)

قدر امام رضا رو بدونیم نکنه ما هم بی حرمتی کنیم

چقدر از این قانون مصوب طرح های شهرسازی مشهد لذت می بردم ، حالت عقب نشینی پلکانی در طبقات فوقانی ساختمان های پر تراکم اطراف حرم که نمونه های بارزش رو می تونید در هتل قصر ببینید

ساده ترین قدر دونی ما اینه که حداقل تا رسیدن به ماشین بذاریم حجاب چادرمون فضای معنوی حرم رو برامون حفظ کنه، آخه بعضی هامون زود خسته میشیم از این لباس مهمونی؛ اون وقت به محض رسیدن به درب خروجی ... هر چند همه اش به یه چادر نیست اما دلخوشیه دیگه... حیفه


و سفر بهونه ای برای رشد، تکامل، و به مصداق آیات قرآن عبرت...می دونم عکاس خوبی نیستم پس لطفا این جسارت من رو در هنر عکاسی فقط به حساب شراکت شما در لذت تماشای بخشی از شکوه بناهای اسلامی و ایرانی بدونید؛ الباقی هم، فقط ثبت خاطرات...



و من الله توفیق...


شهادت امام صادق - علیه السلام - تسلیت باد
التماس دعا